نوشته اصلی توسط
نغمه
با سلام. من و همسرم 4 ساله ازدواج کردیم. من در طول 4 سال کل حقوقمو خرج خونه و اقساط وامها کردم حتی طلاهامو هم همون اول ازدواج دادم همسرم فروخت و به اسم خودش یه آپارتمان پیش فروش خرید. بعد از 4 سال همسرم آپارتمان دوم خرید. تمام وام هارو یا به اسم من برداشتیم یا من و برادرم ضامنش شدیم. خلاصه کلی با همسرم همکاری کردم . اما وقتی آپارتمان دومو خرید راضی نشد یک دنگ خونه به اسم من بشه. همه خانوادم از تعجب شاخ دراوردن. اونم گفت هرموقع ماشنو عوض کردیم میزنم ماشینو میزنم به اسم تو .بعد خرید آپارتمان دوم کلی زیر بار فشار اقساط بودیم و کل حقوق من صرف شد . الان همسرم ماشینو هم عوض کرد و با به اسم من نکرد. حالا بعد 4 سال کار و زحمت من چیزی که نصیب منه ضمانت و یا برداشتن 35 میلیون وام+ 300 هزار کسر حقوق از فیشم به خاطر اقساط وام هاست. نمیدونم با همسرم چجوری رفتار کنم. اون فکر میکنه من یه دختر غریبه هستم که اومدم ازش سوءاستفاده کنم. اصلا احساس نمیکنه ما زندگی مشترک داریم.اون روز که مریض شدم و مجبور شدم شبانه برم بیمارستان (7 ماهه باردار بودم.) وسط نگرانی و ترسی که من داشتم فقط به من میگفت کارتتو بردار.نه دلداری نه کمکی برا آماده شدنم. فقط مدام میگفت کارتتو بردار. نمیدونم چی کار کنم تا بفهمه من اومدم باهاش زندگی کنم نه اینکه ازش سوء استفاده کنم. ضمنا مادوتامون هم کارمند هستیم.منی که همون اول ازدواج کل طلاها و کادوهای ازدواجو دادم فروخت . براش وام برداشتم ضامنش شدم.آخه اینا نشانه سوء استفادس؟